"عملیات مروارید" به نقل از فرماندهان سپاه
در روز ۷ آذر ۱۳۵۹ نیروی دریایی جمهوری اسلامی در یک عملیات دریایی ۱۲ ساعته بنام «عملیات مروارید»، با حمله به اسکلههای نفتی عراق و تصرف آنها، ارتش بعث را در جبهۀ دریا شکست داد.
دو ماه از شروع جنگ تحمیلی میگذشت. ارتش عراق بخشی از خرمشهر را به اشغال درآورده بود و همزمان آبادان را در محاصره داشت. عملاً نیروهای زمینی ایران در حال تدافعی قرار داشتند و شرایط سختی بر نیروهای مسلح ایران حاکم بود. هرچند آنچنان که از رجزخوانیهای صدام حسین برمیآمد، عراقیها از همان ابتدای جنگ قصد داشتند به موازات پیشرفت در مرزهای زمینی غرب و جنوب با ورود به مرزهای آبی ایران به منطقه حیاتی خارک و بوشهر رسیده و بر خلیج فارس مسلط شوند، اما نیروی دریایی ایران دست پیش را گرفت و ارتش عراق را در مناطق دریایی غافلگیر کرد.
در اوایل آذرماه ۵۹ بود که نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، عملیاتی تهاجمی و غافلگیرانه را کلید زد. «عملیات مروارید» که با پشتیبانی نیروی هوایی پیریزی شده بود، نابودی تاسیسات هشدار سریع دشمن مستقر در سکوهای الامیه و البکر و به مبارزه کشاندن و نابودی شناورهای دریایی عراق را دنبال میکرد.
عملیات مروارید در بعدازظهر روز ششم آذر با حمله جنگنده شکاریهای اف-۴ فانتوم و اف-۵ تایگر به فرودگاههای اطراف بصره آغاز شد و نیروهای بعثی را غافلگیر کرد. ساعتی از شب نگذشته بود که ناوچههای گروه رزمی ۴۲۱ نیروی دریایی، چند یگان تکاور را در سکوهای مینا، البکر و خورالامیه پیاده کردند. این مرحله از عملیات توسط یگانهایی از هوانیروز مجهز به بالگردهای کبرا و اِی.بی ۲۱۴ و شینوک پشتیبانی میشد.
سکوهای سهگانه مناطقی بودند که از سوی نیروهای عراقی به عنوان ایستگاههای ردیابی و رهگیری استفاده میشد، اینچنین بود که تکاوران نیروی دریایی پس از پیاده شدن در سکوها، ابتدا محافظان عراقی آن را از پای درآورده و سپس مشغول مینگذاری شدند. دقایقی بعد صدای انفجارهای شدید در سکوهای الامیه و البکر خواب را از چشمان عراقیها ربود و ولولهای در میان نیروهای صدام برانگیخت. همزمان با انفجار سکوها، ناوچههای موشکانداز پیکان و جوشن ورودیهای بنادر فاو و امالقصر را مسدود کردند و ۶۰ فروند کشتی لنگر انداخته در این بنادر را به دام انداخته و به سوی تاسیسات این دو بندر آتش گشودند.
آنچنان که بعدها گفته شد طبق پیشبینیهای طراحان ایرانی عملیات مروارید، نیروی دریایی عراق مجبور بود در واکنش به حملات شبانه ایران، با تمام توان نیروی دریایی خود به میدان بیاید. همینطور هم شد که عراقیها در سحرگاه روز ۷ آذر با دو گروه از قایقهای اژدرافکن پی-۱۸۳ و پنج فروند ناوچه پی- ۲۰۵ و پی- ۲۰۵ای یک ضدحمله دریایی را آغاز کرد. از این لحظه بود که یکی از مدرنترین نبردهای دریایی قرن بیستم با پرتاب متقابل موشک از سوی دو طرف آغاز شد. شناورهای ایرانی و عراقی به تبادل آتش پرداختند. موشکهای بیجیام- ۸۶ هارپون ایرانی چندین هدف را مورد اصابت قرار دادند و دو ناوچه اوزا را از ناوگان عراقیها گرفتند.
اینجا بود که عراقیها بیمحابا به سوی ناوچه ایرانی پیکان حمله کردند. پیکان ساعتی مقاومت کرد اما در نهایت مجبور شد تقاضای پشتیبانی هوایی کند. اینجا بود که در راستای هماهنگیهای پیشین میان نیروهای هوایی و دریایی، دو فروند جنگنده شکاری فانتوم مجهز به موشکهایای جیام -۶۵ای ماوریک از پایگاه ششم شکاری بوشهر به پرواز درآمدند و به منطقه اعزام شدند.
جنگندههای نیروی هوایی در راه بودند که ناوچه پیکان مورد اصابت دو فروند موشک قرار گرفت. موشک اول به پاشنه ناوچه اصابت کرد و امکان هدایت آن را از ناخدا سلب کرد. با این حال نیروهای سوار بر پیکان تحت فرماندهی ناخدا همتی همچنان با شلیک سلاحهای باقیمانده و سلاحهای انفرادی به دفاع از ناوچه زخمی مشغول بودند. دومین موشک در حالی به بدنه کشتی اصابت کرد که بسیاری از ملوانان و افسران در پی اتمام سلاحهای ناوچه، روی عرشه آمده و با استفاده از سلاحهای انفرادی به مقاومت ادامه میدادند. جنگندههای فانتوم وقتی رسیدند که بعد از دقایقی نفسگیر پیکان در حال غرق بود. اینچنین بود که خلبانان ایرانی در پاسخ به غرق شدن پیکان، بمباران شناورهای دریایی عراقی را آغاز کردند که در نتیجه طی زمانی کمتر از ۵ دقیقه ۳ ناوچه موشکانداز اوزا و ۴ فروند قایق اژدرافکن پی-۶ عراق منهدم شدند.
دقایقی پس از این نبرد، ۴ فروند فانتوم اعزامی پایگاه شکاری شیراز، بندر فاو و انبارهای مهمات این بندر را منهدم کردند، همزمان تاسیسات موشکی اطراف این بندر مورد حمله جنگندههای فانتوم اف- ۴ای و تایگر اف- ۵ای قرار گرفت. نیروهای ایرانی که به هدف تعیین شده رسیده بودند، تصمیم به بازگشت گرفتند، اما مراجعت ناوچهها به پشتیبانی هوایی احتیاج داشت. برای این کار جنگنده شکاریهای تامکت اف- ۱۴ و فانتوم اف- ۴ برای اسکورت ناوچه جوشن و بقیه شناورهای گروه رزمی ۴۲۱، عازم منطقه شدند. جنگندههای فانتوم به محض رسیدن به منطقه در ابتدا تاسیسات حفاری نفتی عراق را مورد حمله قرار دادند. اینجا بود که نیروی هوایی ارتش بعث هم وارد عملیات شد و دو گروه جنگنده شکاریهای میگ- ۲۳ اماس و میگ- ۲۳ بیان وارد منطقه شدند. نبرد هوایی بر فراز سکوهای البکر آغاز شد و فانتومهای ایرانی ۳ فروند میگ ۲۳ را ساقط کردند. در حین نبرد هوایی یک فروند جنگنده فانتوم مورد اصابت قرار گرفت و سقوط کرد. یک گروه پروازی متشکل از میگهای ۲۳ بیان به ناوچه جوشن حمله کردند که ۲ فروند از آنها مورد اصابت موشکهای اسای ۷ این ناوچه قرار گرفتند و ساقط شدند. میگ سومی هم توسط جنگندههای اف- ۱۴ با شلیک موشکهای ایآیام- ۷ اسپرو سرنگون شد.
اینچنین بود که عملیات مروارید که توسط دریادار بهرام افضلی، فرمانده وقت نیروی دریایی طراحی شده بود،
پس از ۱۲ ساعت نبرد بیامان پایان یافت. در نتیجه این عملیات نیروهای ایرانی بیش از ۹۰ درصد از یگانها و نیروهای پشتیبانیکننده ناوگان درگیر دریایی عراق را منهدم کردند و با تصرف بزرگترین پایانههای صدور نفت منطقه، یعنی دو سکوی نفتی «البکر» و «الامیه» که شاهرگ حیاتی و اقتصادی عراق بود و همچنین پاکسازی چند منطقه دریایی در شمال خلیج فارس، منجر به از بین رفتن ناوگان اصلی نیروی دریایی صدام شدند. صدام حسین این خبر را «بدترین خبر در طول زندگی خود» خواند و تا پایان جنگ صادرات نفت عراق از طریق خلیج فارس قطع شد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی پس از انجام این عملیات در پیامی به مناسبت پیروزی گفته بود: «...رویارویی نیروی دریایی ارتش با دشمن و آن همه افتخارات رزم، رشادت، شهامت و شهادت نشانهای از اقتدار و اعتبار این نیروی بزرگ و سرافراز است...» هاشمی رفسنجانی نیز در بخشی از خاطرات خود با اشاره به عملیات مروارید مینویسد: «...از آن تاریخ دیگر عراق خلیج فارس را برای خودش بیخاصیت دید چرا که راهی برای دسترسی به دریا نداشت، بنابراین برای صدور نفت، ترابری خود را به «اردن» منتقل کرده و در «خلیج عقبه» با صرف هزینههای زیادی اسکلههای اردن را تقویت نمود و از «دریای احمر» برای خود راه عبوری ساخت. آنها برای صدور نفت به «بندر جیهان» ترکیه متکی بودند و مقداری هم توسط تانکرهای نفت کش از طریق «اردن» صادر میکردند و در مواردی هم برای حضور در دریا از بنادر کشورهای جنوب خلیج فارس استفاده میبردند... به این ترتیب سیادت خلیج فارس از هفتم آذر ۵۹ به همت نیروهای مسلح ایران به ویژه نیروی دریایی و حمایت نیروی هوایی ارتش تا آخر جنگ در اختیار ایران بود و با تصمیم و درخواست ایران این دریا برای عبور و مرور کشتیها امن شد. هر چند عراق با کمک برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس، آمریکا، فرانسه و... با وارد کردن انواع هواپیماهای جنگی از قبیل میراژ، سوپر فولدن و سوپراستاندارد، شناورهای غیرنظامی ایرانی و خارجی را مورد حمله موشکی و هوایی خود قرار میداد که این امر نیز با توانمندی علمی و فنی نیروی دریایی خنثی میشد، رژیم بعث عراق نتوانست در طول جنگ از باقیمانده نیروی دریایی خود که در «بندر امالقصر» محبوس مانده بود، بهرهای ببرد و نیز نتوانست کشتیها و سلاحهای فراوان جنگی که از ایتالیا خریده بودند را به منطقه بیاورند.»
منبع: وب سایت "تاریخ ایرانی" به نقل از: -
1. نقد و بررسی روند پایان جنگ، محمد درودیان، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران
2. امید و دلواپسی، کارنامه و خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی، سال ۱۳۵۹، نشر معارف انقلاب
3. تاریخچه نیروی دریایی ایران، محمدحسین جهانپناه، مجله تخصصی الکترونیک صنایع هوا و دریا
4. تاریخ دفاع مقدس، اسماعیل منصوری لاریجانی، انتشارات بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس